همانطور که حمایت حماس cratering بود ، Gazans جوان خواستار تظاهرات دستهجمعی علیه این محاصره شدند . حماس از این فرصت استفاده کرد تا خشم عمومی را علیه اسرائیل هدایت کند . مقامات به عدم خشونت قول دادند اما با این وجود معترضان را تشویق کردند تا از حصار عبور کنند .
با ائمه جماعات که مردم را وادار به شرکت در اتوبوس و اتوبوسها میکردند ، جمعیت به سرعت رشد کردند. این اعتراضات تبدیل به یک سیرک ملی گرایانه شد . مادران بچهها را میآورند ، فروشندهها فلافل را بالا میبرند و خانوادهها در چادر میخوابند . در فاصله نزدیک حصار ، مردان جوان تایرها را میسوزاندند ، با cutters سیمی یا بمبهای آتشزا پوشیده شده بودند - و تک تیراندازان اسرائیلی را با اهداف آسان به آنها معرفی میکردند .
خونریزی در راستای اهداف روابطعمومی حماس ، جلب توجه بینالمللی و همدردی بود . اسرائیلیها از این کار راضی هستند.
برای اسرائیل ، معترضان به یک عصب دست یافتند : مرز از طرف یک حصار ، نه یک دیوار - یک ابتکار نسبتا ً سست طراحیشده برای تشخیص نفوذ ، و نه جلوگیری از آن ، صورت گرفت . از لحاظ فنی ، حتی مرز شناختهشده نیز وجود نداشت ، تنها خط آتشبس که در سال ۱۹۴۹ پس از جنگ اسرائیل و اسرائیل کشیده شد .
و پزشکان .
ساعت ۶ : ۱۳ بعد از ظهر
یک نقطه اصطکاک جدید باز شدهاست : دهها نفر از معترضان در حدود ۲۰۰ یارد شمال امتداد حصار کشیده شدهاند و از نقطهای عبور کردهاند که در آن یک پناهگاه در طرف اسرائیلی مرز شمالی اعتراض را نشان داده بود .
برخی از معترضان شروع به پاره کردن سیمهای خاردار در حدود ۴۰ یارد جلوتر از حصار میکنند .
سربازان اسرائیلی به سرعت بالا میروند و موضع تدافعی در طرف دیگر میگیرند . آنها برای کمتر افرادی را هدف گلوله قرار دادهاند . اکنون ، آنها فقط یک تیر هشدار و گاز اشکآور شلیک میکنند .
عکسهایی از دوران کودکی خانم نجار و پسرش passport.Cred سالم برای نیویورکتایمز
مثل یک زندانی
به جز برای بازدید از مصر در سال ۱۹۹۷ ، در سه روز ، خانم نجار زندگی خود را به نوار غزه محدود ، به طور عمده در Khuzaa ، یک روستای مرزی کوچک که در سال ۱۹۴۸ از سلمه ، در نزدیکی یافا ، گریخت ، گذراند .
Rouzan زودرس بود ، در ۲ سالگی وارد کودکستان شد ، کلمات انگلیسی را برداشت و اشعار را ازبر خواند . و خوشحال : مادرش ، Sabreen ، که به اندوه داده شدهبود ، او را به حال خنده ضبط کرد و گفت : " وقتی مرا غمگین دید ، جهان را حرکت خواهد داد ."
اما Rouzan دختر یک پدر بود . پدرش ، یک کارآفرین با نام اشرف al ، زمانی که این کار هنوز امکان پذیر بود ، او را لوس کرد. او ماهها در اسرائیل کار میکرد ، برای فروش لوازم خانگی و یا مبلمان برای فروش در غزه به مدت چهار برابر آنچه پرداخت میکرد ، کار میکرد . برای شام گوشت بود .
او گفت : " صادقانه بگویم ، من این روزها خیلی وقت است . "
به عنوان یک دختر کوچولو ، Rouzan به for اسباببازی رسید . پدرش انتظار داشت که او را روزی به خارج از کشور بفرستد تا روزی به تحصیل پزشکی بپردازد .
اما بعد موشکها و محاصره و جنگها به راه افتادند . آقای نجار ، دیگر نتوانست در اسرائیل کار کند ، یک مغازه تعمیر موتورسیکلت را باز کرد . ارتش اسرائیل در طول تهاجم سال ۲۰۱۴ با بولدوزر تخریب شد . او ورشکست شد و اعانه خواهر و برادر را به دست آورد . Rouzan از سفرهای منطقهای مدرسه دوری کرده و از آن دوری میکند .
Khuzaa در جنگ به شدت کاهش یافت . دو تن از بهترین دوستان Rouzan کشته شدند ، یکی از آنها همراه با بیش از ۲۰ تن از بستگانش بود . هیکل عمو ورنون را دید که از هم جدا شد . خانه "Najjars " آسیبدیده بود ، ضبط صدای خندهاش از بین رفته بود. وقتی از پناهگاه برگشتند ، مردگان و مرگ در خیابانها ریختند .
Rouzan گفت که او میخواهد یاد بگیرد چطور کمک کند .
ساعت ۶ : ۱۷ بعد از ظهر
ویدیو
۰ : ۱۵ پزشک در حصار مرزی در غزه
۲۰۱۸.Publ ished OnDec گفت که Rouzan al و پزشکان فلسطینی به نردههای مرزی نزدیک شدند تا به معترضان زخمی در ۱ ژوئن کمک کنند . ۲۹ ، ۲۰۱۸ خطیب / خبرگزاری فرانسه / خبرگزاری فرانسه / گتی ایماژ
در مقابل پناهگاههای اسرائیل ، خانم نجار برای کمک به یک نوجوان به سمت حصار رفت تا به یک نوجوان کمک کند ، همانطور که سربازان اسرائیلی به آن نگاه میکنند . کسی پشت سرش یک صخره را به سمت آنها پرتاب میکند و از او به عنوان پوشش استفاده میکند .
منبع سایت سربازی